عزیز دلم
مدت هاست دوست دارم برای تو بنویسم فقط برای تو همین نوشته های تکه پاره را هم در اصل برای تو و برادرت می نویسم که روزی که نبودم این پیامها بماند بجای من
اینکه بگویم چقدر به داشتن چون تو پسری می بالم نه گزافه است نه چاپلوسی و تملق که واقعیت زندگیم همین است .شاید من تنها کسی هستم که در لحظه لحظه بودن تو در کنارت بودم و میدانم چگونه 19 سال را گذراندی و حالا تو به مرز 20 سالگی میرسی و من باَ غرور به میوه زندگیم نگاه می کنم که فکرش بزرگ و چشمش به آینده است در حالی که از هیچ تلاشی برای رسیدن به موفقیت نمی گذرد.تو دستت را دراز می کنی و دستان برادر کوچکت را می گیری وحمایتت را از او نیز دریغ نمی کنی گاهی برایم حرف می زنی اگر چه این روزها دردل هایت کمرنگ تر شده و من می گزارم پای اینکه حرفهای دلت محرمانه تر شده است ..گاهی به حرفهایم گوش می دهی و سر نخ های زندگی را که از دستم می گریزد را به دستم می دهی .گاه سر کش می شویی و سرم فریاد می کشی و من می گزارم بر دورانی که لاجرم باید طی شود تا تو به تمامی کامل شوی.
شک نداشته باش که من و پدرت هر دو خواهان رسیدن تو به روزهای طلایی زندگیت هستیم
هیچ راهی پیش پایت نمی گزارم چرا که می دانم تو راه را یافته ای تنها از این می هراسم که سختی های این مسیر دلسردت کند و تو را از راهی که قدم در آن گذلشته ای بر حذر کند. می ترسم .می ترسم از اینکه دلسرد بشوی و شانه هایت تاب نیاورد .می دانم که قوی هستی و مصمم این ترس را هم بگذار سر اینکه مادرم و مادر یعنی نگران
تو را آن بالا روی پله های موفقیت می بینم و برایت دعا می کنم
باز هم با برادر کوچکت چون همیشه مهربان باش و به پدر احترام بگذار فقط همین تمنا َرا دارم
سر بلندی
آرامش
و
شادی
برایت آرزو می کنم
چقدر خوبه که هستی و با بودنت به زندگیم رنگ ومعنا و مفهوم دیگه ای می بخشی
ReplyDeleteچقدر خوبه که هستی که بودنت بهم آرامش میده . بزرگترین نعمته که آدم بدونه یکی هست که تو رو بخاطر همینی که هستی دوست داره .
یکی هست که با بدخلقی هات به راحتی کنار میاد و ازکنار روزهای بد به سادگی میگذره.
ممنون از اینکه همیشه بیشتر از یه مادر برام بودی
پسرت
یه روزگاری یه پسر 19 ساله بودم و مثه همه جوونا خام و یه کمی سرکش ،شایدم لجباز. فکر میکردم از همه بهتر میفهمم به قول بابام عقل کل. یه وقتایی زحمت داشتم و یه وقتایه کمی هم رحمت. در کل زحمتم میچربید. الان پدر و مادر رو میپرستم ولی دیگه اینقدر تو سختی افتادم که زحمتم فقط واسشون بیشتر شده. کاش اون موقع مرد تر بودم. افسوس که زمونه بر نمیگرده...
ReplyDeleteهمین مهمه علی جان همین که می فهمی کی بودی چه جوری بودی وحالا چی می خوای از زندگیت.
ReplyDelete