وقتی از اتوبوس جا موندم و تصمیم گرفتم پیاده برگردم خونه هوا هنوز آفتابی بود ولی از اونجا که آب و هوای ایرلند حسابی نداره یه بارون نم ریز شروع کرد به باریدن اول خیلی ریز بود مثل پودر ولی یواش یواش قطره های آب به همدیگه چسبیبدن وپر حجم تر شدن و شد یه بارون حسابی که آدمو شکل موش آب کشیده می کنه.کنار پیاده رو یه درخت خیلی بزرک سرک کشیده بود تو خیابون شاخه های محکم با برگهای فراوان داشت که چتر خوبی بود برای محافظت از قطره های درشت بارون.زیره چتر حمایت درخت ایستادم تا آسمون هر چقدر دلش می خواد آب بریزه روی سر طبیعت.خوشحال بودم و ترانه بارون بارونه ویگن رو زمزمه می کردم به فکر گلنسا توی شالیزار.
قطره های بارون درشت و پر آب برگهای درخت اما ظریف و شکننده . در آنی همه آبهای جمع شده روی برگها بر سرم فروریخت. حالا که سر تا پا خیس شده بودم ترجیح دادم بقیه راه را زیر بارون قدم بزنم .موش آب کشیده به خانه رسیدم.
درس امروز: توی مسیر زندگی خیلی هم به چترهای حمایتی که سر راه سبز میشن اعتمادی نیست یه زور که بهشون بیاد رهات می کنن .
شاعرش نميدونم كيه ولى به زيبايى تمام گفته:
ReplyDeleteزير بارش فردا
با چتر شايد تو
از همين امروز
خيس بارانم ... !
درس جالبی بود ...اما انگاری آسمون هدفش فقط خیس کردن شما بود ... که خوب در آخر به هدفشم رسید !
ReplyDeleteوقتی روی پوست درخت یادگاری مینویسیم تازه فکر میکنیم متوجه نشده، ولی یه روزی هم جواب ما را میده.
ReplyDeleteآره درس خوبی بود، اما اون بیچاره که نخواست بشه چتر حمایتی شما! شما این سمت رو به اون درخت بخشیدید!! شوخی بود!!!
ReplyDeleteسلام ممنون بابت کامنتهااز همگی
ReplyDeleteآسمون ایرلند فقط یه هدف داره اونم خیس کردن همه اونا که بی فکری می کنن و بدون چتر از خونه میان بیرون.
راستی شما همون ناشناس هستی که خواهش کردم یه اسم برای خودت انتخاب کنی؟ به جان خودم تا همین امروز من روی هیچ درختی یادگاری ننوشتم!
متاسفانه خیلی ها نمیخوان بشن چتر حمایت کسی ولی طوری رفتار می کنن که آدم گول بخوره .دیروزم درخته همین کارو با من کرد.
و يك بارهم در بيابان كاشان هوا سرد شد و باران تندي گرفت و من سردم شد انگاه اجاق شقايق مرا گرم كرد س س
ReplyDelete