ایستگاه سراب توقف گاهی است در اندیشه های گاه و بیگاه من.
ایستگاه سراب محله قدیمی مان بود یک کوچه بن بست که اگر چه در آن متولد نشدم اما بقول داریوش اقبالی در همان کوچه پا گرفتم ودر همان کوچه بود که پدر بزرگ و بعدها پدر مرد.تمام خاطرات کودکیم و تمام دوران رشد و بلوغم در همان کوچه بن بست شکل گرفت . ایستگاه سراب برای من یاد آور شکفتن بود آغاز فهمیدن نگاه های معنی دار پسر همسایه آغاز نگاه های پر امتداد خودم در آینه.
بزرگ شده بودم
و چه مغرور.
مشهدی هستی؟
ReplyDelete