Home-made cakes can bring smile to anyone’s face:)
Order your favourite cake for your special event today and don't forget to share if you know anyone who might like one!
sarab1345@yahoo.ie
00535 86 7306683

Saturday 30 July 2011

مهمان

پر شده ام از مهمانی پرم از پیتزا و باغ و گردش دسته جمعی.سبزی خوردن و از آن هم مهمتر هلو .هلوهایی که وقتی می خوری آب از ساعد دستت سرازیر میشود. توی مهمانی معذبی چه جوری بخوریش که آبروریزی نکنی .دل هم که نمی شود کند.
میوه میوه میوه های شیرین و آبدار.یک وقتی عاشق خربزه بودم اینبار نتوانستم که بخورم.بسکه شیرین بود.اما از هندوانه نمی شود که گذشت.توی این گرمای جانکاه هندوانه می طلبد.
از همه اخبار بی اطلاعم .دسترسی به اینترنت کم دارم انگار خیلی هم اهمیتی ندارد اینجا کمتر کسی علاقه به اخبار دارد.تلوزیون منزل مادرم که یک زمانی عضوی از خانواده بود روزهای بازنشستگی را می گذراند.فقط ساختمان پزشکان و سریال ستایش طرفدار دارد .
همه لباسهایی که با خودم آورده ام دمده و بی ریخت به نظر می رسد.بسکه اینجا همه خوش لباس و شیک پوشند.و خانه ها به قصر های کوچک پر تجمل شبیهند.پر از دکور قابهای زیبا کریستالهای رنگارنگ.فرشهای زیبا وهمه چیز در نهایت سلیقه.4 سال پیش هم همینجوری بود من دقت نکرده بودم .
دلم برای بارانهای ایرلند تنگ شده .برای سادگی خانه خودمان .برای اضطراب فهمیدن خبرهای جدیدکه تنها استرسمان بود.اینجا همه چیز نگران کننده است.حتی رنگ روسری که اگر با مانتو نخواند.
اینجا خیلی باید مواظب حرف زدنمان باشیم .همه دل نازک شده اند کوچکترین حرفی ممکن است باعث رنجیدن کسی شود.یکجورایی همه عصبانی اند.و این عصبانیت را میشود در طرز رانندگیشان دید.
ایرانم .ایران خودمان.اما دلم برای خانه ساده ام در آن سر دنیا تنگ است.وجدان درد می گیرم وقتی حس می کنم دلم میخواهد هر چه زودتر بر گردم.

فردا اول ماه رمضان است و من هنوز 2 هفته دیگر مهمان خواهم بود مهمان مملکت خودم 

Friday 22 July 2011

ايرانم

بلاخره امروز به يمن يافتن كافي نت مجهز به همه امكانات موفق شدم  سري به وب لاگم بزنم .ايرانم ايران خودمان همانجا كه احساس ميكنم همه خوبي ها و بديهايش مال خودم است غريبه نيست حرف كه مي زنم نيازي به ترجمه نيست خيلي وقت ندارم مي خواهم نوشته هاي دوستان را بخوانم .باز هم به اين كافي نت خواهم آمد

Friday 1 July 2011

فعلا خداحافظ



فکرمی کنم این آخرین نوشته ام  باشه قبل از سفرم به ایران. راستش این مدتی که نیستم بیشتردلم برای نوشته های شماها و وبلاگ گردیم تنگ میشه تا نوشتن برای دل خودم.اگه ایران فرصتی دست بده و سرعت اینترنت به اندازه کافی باشه که حتما سرمی زنم  به همه تون در غیر این صورت هم قول می دم با یه عالمه مطلب خاطره گزارش و عکس برگردم.همه تونو دوست دارم و به خدا می سپارمتون برام دعا کنین