زنییت

یه روزایی بود شما یادتون نمیاد  وقتی یه زنی دختر بدنیا می آورد کلی باعث خجالت بود . یادمه وقتی بچه اول خودم بدنیا اومد مادربزرگم که از قضا خودشم زن بود کلی دستمریزاد بهم گفت که پسر دار شدم کلی برام شعرای آنچنانی در وصف زنای پسر زا گفت و از این حرفا .یه خورده قبلترش وقتی مدرسه می رفتم یه آرزوی مشترک بین دخترا بود اونم پسر بودن بود. همه اینا رو گفتم که یادتون بندازم از اون زمانایی  که شستن ظرفهای نهار مخصوص دخترا بود و گل کوچیک ماله پسرا . همون موقع ها کار جوهر مرد بود و شوهر داری جهاد زن.زنیت زنا تو گلدوزی هاشون بود و  پنهون کردن کبودی های تنشون که اثر کتک مردشون بود یا ...حالا اون روزا یه خورده گردگرفته شده حالا کار شده جوهر بشر صدای الله اکبر پشت بوما زن ومرد نداره و اگه بخوان فتنه گری رو بندازن زندان خانوادگی می برن چون میدونن اون زنی که پشت مردشه تا آخرش پشته مردش می مونه پشت اون قایم نمیشه . حالا زنی و مردی نداره زنا با چنگ و دندون از حقوقشون دفاع می کنن و بابتش جایزه حقوق بشرهم  می گیرن.

وکیل میشن  بابت وکالتشون زندون میرن .بابت زندون بودنشون تقدیر میشن و از حق نگذریم مردا هم  روی کمک زنا حساب میکنن حالا دیگه آرزوی دخترا پسر بودن نیست آزاد بودنه اینکه خودشون باشن اونجوری که دوست دارن اونجوری که حقشونه  حالا این آدمها هستن که اهمیت دارن فارغ از جنسیتشون.خدا رو شکر